خلاصه کتاب:
-دوسش داری! مردمک های ساواش آرام بالا آمد و به او نگاه کرد. بدون هیچ فکری هر حرفی که از دلش گذشت را به زبان آورد. -بعضیا رو دیدی، بی دلیل برات مهمن؟ حتی توی ذهنتم نمیتونی نسبت خاصی بهشون بدی. نمیتونی بگی مثل خواهرمه، دوستمه، عشقمه. نه! هیچ کدوم! فقط مثل کسیه که میخوای برای همیشه تو زندگیت بمونه. صورتش مانند کسی بود که کشتی اش در حال غرق شدن است و او تنها ایستاده و به ماه خیره است. کسی که خسته بود از جنگیدن، بی نهایت خسته بود…
خلاصه کتاب:
این جلد در مورد دختری به اسم آرامش (دختر آروین و ونوس) است که یک دختر شاد و شیطونه. با ورود معلم جدیدی به مدرسشون که از قضا یک پسر مرموز و جدی زندگی آرامش دستخوش تغییرات زیادی میشه.
خلاصه کتاب:
شرایط اسف بار اقتصادی تنه ی محکمی به اختلافات طبقاتی زده و فاصله ها دوچندان شده و در این بین که مردم با بحران بی کاری دست و پنجه نرم می کنند یک سایت کاریابی پیشنهاد ویژه ای را در سراسر کشور پخش می کند اما...
خلاصه کتاب:
دختری از تبار زیبایی و پاکی در گیر رسومات قدیمی خاندانشان شده و مجبور به ازدواج با فردی می شود که حتی در رویاهایش نیز جرئت ندارد او را وارد کند. پسری سرد خشک و خشن خیانت کردن مادر را به چشم دیده ایا او روانی سالم دارد؟ پاسخ الناز به این سوال یک نه بزرگ است و او مجبور به زندگی با مردی است که حتی به خواهر الناز نیز شک دارد. باید دید الناز تاب و توان حوا گونه خواهد داشت تا سیب سرخی در کام حسام شود و روح آلوده او را از شکاکی هایش برهاند؟…
خلاصه کتاب:
دختر و پسری که از بچگی با هم بزرگ میشن و به هم دل میدن خانواده پسر مذهبی و خانواده دختر رفتار ازادانهتری دارن مسیر عشق دختر و پسر با توطئه و خودخواهی دیگران دچار دست انداز میشه و این دو دلداده از هم دور میشن، حالا بعد از هفت سال شرایطی مهیا شده تا کینهها و نفرتها ، خودی نشون بده و شلاقی بشه بر پیکر عشقشون و عذاب و شکنجههایی که حق دختر داستان نیست ، با اون همه عشق و خواستن….
خلاصه کتاب:
دختری خوشگل و مظلومی که نیمه شب به یک جنگل بزرگ میره و گیر یک خوناشام اصیل که پادشاه همون جنگل بزرگ هست میفته و طی اتفاقاتی ملکه اونجا میشه و هر روز به یک طریق از پادشاه دلبری میکنه…
خلاصه کتاب:
دلربا دختری که عاشق فردی که انسانیتش با خوی حیوانی و درنده آمیخته شده می شود، خون آشامی که به عنوان جفت برای او انتخاب شده فردی است که سال های سال است که انسان بودن و انسانیت را از یاد برده و تنها موضوع در زندگی او خون است…
خلاصه کتاب:
در مورد نوا دختری جسور و عکاسه که توی گذشته شکست بدی خورده، اما همچنان به زندگیش ادامه داده و حالا قوی شده، نوا برای نمایشگاهه عکاسیش میخواد از زن های قوی جامعه که برخلاف عرف مکانیک شدن عکس بگیره، توی این بین با امیریل احمری و خانواده ی احمری آشنا میشه که هنوز هم روش های سنتی توی همه چیز دارن و پدربزرگش، خلیل، رازی پیش جهانگیر احمری داره که نوا رو کنجکاو کرده…
خلاصه کتاب:
چطور می تونم عاشق مردی بشم که برادرم رو ازم گرفت؟ اون یه لاته… یه لاتِ آدم کش و من یه دختر بی پناه و فقیر. اون جذابه، نفس گیره! اما من از اون متنفرم. اون برادرم رو کشته و حالا می خواد مجبورم کنه به زور زنش بشم…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوک لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.