خلاصه کتاب:
لیلی دختر خودساخته ایه که با مادرش تنها زندگی می کنه… مادرش دچار عارضه ی قلبیه و طبق گفته ی پزشکش باید هرچه زودتر تحت عمل جراحی قرار بگیره… لیلی درگیر جور کردن پول عمل و داروهای مادرش میشه و چون پشتوانه ی مالی نداشته خیلی زود به بن بست می خوره… از طرفی حال مادرش روز به روز بدتر میشه… تا اینکه با مرد جوون و مرموزی به اسم ارشیا رو به رو میشه که ازش می خواد یک مدتی رو باهاش باشه…
خلاصه کتاب:
رزیتا یه دختر ۱۴ساله کاملا معمولی (با چهرهای دوستداشتنی) که عاشق پسر عموش سپهر میشه، سپهر هم برای امیال خودش عشق رزیتا رو قبول میکنه ولی رزیتا بهش پا نمیده بعد یه مدت، رزیتا سپهر رو تو پارک با یه دختر دیگه میبینه و دوسال شدیدا افسرده میشه، بعد ار اینکه حالش خوب شد تصمیم میگیره انتقام بگیره و چون سپهر عاشق زیبایی بوده، رزیتا تصمیم میگیره زیباترین دختر فامیل و مدرسشون بشه تو این دوسالم سپهر اینا میرن مالزی و…
خلاصه کتاب:
این رمانی است پر از عاشقی عشق های مختلف، آدمای مختلف، با خصوصیات اخلاقی مختلف... اما... همه ی شخصیت های این داستان تو یه چیز مشترکند... همه عاشق اند... پشت این چشم ها ابر ها درگیرند و من کنار خنده هایت می مانم…
خلاصه کتاب:
داستان دخترجوانی است به نام خورشید. خورشید در یک خانواده گرم و صمیمی زندگی میکردتو یک محله خوب و معتقد. خورشید عاشق دوست برادرش حسام بود. حسام جوانی بسیار آقا، نجیب، مومن بود که همه بهش اعتقاد داشتند و پشت سرش قسم میخوردند. خورشید از برخوردهای حسام متوجه شده بود که بهش علاقه مند استولی هیچ وقت بهش اظهار علاقه نکرده بود...
خلاصه کتاب:
زندگی همیشه همونجوری که فکرش رو می کنیم جلو نمیره…! گاهی تلخ، گاهی گس، گاهی زهر و گاهی شیرین… غزاله، دختر قصه ما بخاطر فرار از گذشته ی تلخش که همچون قهوه بسی تلخ است وارد بازی می شود که… تلخی زندگی از یاد میبرد! شاید سرنوشت و شاید بازی که، بازی آخر می شود. فاصله ی تلخی و شیرینی روزگار کوتاه ست! اگر چه روزگارت تلخ بود بدان که حکمتی دارد و پشت هر تلخی شیرینی ست.
خلاصه کتاب:
ساسان برای گرفتن انتقام از حاج هاتف توانگر که تاجری موفق و مذهبیه دخترش ملودی حامله میکنه و درست وقتی که ملودی عاشقش شده رهاش می کنه… علی رفیعی، مردی سنتی و مذهبی که پناه ملودی ای میشه… که بخاطر بارداری نامشروع خودشو از همه غایم میکنه، دختری که با عشق اشتباه باردار شده، ملودی برای مجبور کردن علی به ازدواج صوری نقشه میکشه و وانمود میکنه بهش دست درازی کرده اما..
خلاصه کتاب:
طلا دختری که درگیر اجبار و سنت و رسوم خاندانی، مجبور به ازدواج با فردی میشود که از کودکی تا کنون از او نفرت داشته اما درست در یک قدمی ازدواج از آرایشگاه فرار میکند آن هم با امیری که آوردن نامش در خاندان گناه کبیره و جبیره است… اما طلای داستان دلِ پاک و عاشق خود را در گرو ممنوعه ها قرار میدهد….!
خلاصه کتاب:
صندوق پست خانه اش با نامه هایی برخورد می کند که برای او جالب است او کم کم عاشق نویسند نامه ها می شود. در هر جا می تواند دنبال نشانی از او می گردد. هیوا درتحقیقاتی که می کند می فهمد نام آن پسر افشین است که عاشق دختری به نامه ستاره بود و این عشق او را تا اوج می رسانده ولی روزی می فهمد که ستاره به او خیانت کرده و از همه زنان متنفر می شود. هیوا که دانشجوی پزشکی بوده روزی با بیماری مواجه می شود که پدر افشین است. هیوا طرح دوستی با خواهر افشین را می ریزد و قصد برقراری ارتباط با افشین را دارد ولی...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوک لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.