خلاصه کتاب:
پرسفون دومین دخترِ قدرتمندترین زن شهر، مدتهای زیادی رو برای فرار از شهر و زندگی اجباری و کسالتبارش تلاش کرده و حالا که در یه قدمی آزادیش قرار داره، توسط توطئهی مادرش در یک عمل انجام شده قرار میگیره و در بزرگترین مهمانی سال و حضور تمام بزرگان شهر، به نامزدی حاکم بزرگ، قاتل و پیر شهر، درمیاد. اما پرسفون همون شب فرار میکنه و حتی مرگ رو به این حقارت ترجیح میده.
خلاصه کتاب:
پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک! برای رسیدن به این نیکی ها خوب بودن خودت به تنهایی کافی نیست! خوب بودن دیگرانی که در کنارت هستن هم لازمه!پندارِ به فراموشی نیک بودن رسیده، ناخواسته به سمت شروع فصل جدیدی از زندگی قدم بر می داره! دقیقاً ناخواسته! بی هیچ میلی! بی هیچ تلاشی! بی هیچ انگیزه ای! بی هیچ علاقه ای!
خلاصه کتاب:
این رمان صرفا برای خندیدن نوشته شده و باعث میشود که کلا در حین خواندن رمان لبخند روی لبتان باشد! این رمان درباره یه خانواده و فامیل و دوستانشون هست که درگیر یه مسئله ی پلیسی هستن و سعی دارن یک باند بسیار خطرناک رو دستگیر کنن.کسانی که اگر اون ها رو توی وضعیت عادی ببینین محاله باور کنین پلیسن و البته… عشق هم قاطی داستانمون هست. حرف اخر من که گفتم اگه میخواین فقط بخندین بیاین این رمانو بخونین (مسائل چرت و پرتی و لوس هم نداره، حالا خود دانین)
خلاصه کتاب:
جایی میان زندگی چشم هایت را باز میکنی و میبینی در توهمات غرق شده ای! چشم باز میکنی و میفهمی که هیچ چیز سر جایش نیست و این وسط کسانی را گم کرده ای که به زودی فراموش شان خواهی کرد و هیچ گاه به دنبالشان نخواهی گشت! و آن وقت است که همه چیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد…
خلاصه کتاب:
من غیاثم! غیاثِ ساعی! بوکسور زیر زمینی ۳۰ سالهای که یه شب از سر گیجی با یه دختر کوچولوی ۱۹ ساله هم اتاق میشم! منی که از جنس مونث فراریم واسه آزار دادن اون دختر بچه دست به هر کاری میزنم ولی حواسم نیست که دل و ایمونم بند اون دوتا چشم مشکی رنگش شده! اینو زمانی میفهمم که دختر کوچولویی که با دستای خودم بزرگش کردم، با بچه ای که از من تو شکمش داره ترکم میکنه و …
خلاصه کتاب:
دختر شر و شیطون سرخوشی که توی یه گراند هتل بزرگ کار میکنه لامصب زبونش هم از بس درازه تشبیه رفیقاش به اتوبان تهران قم تشبیهش کردن حالا از شانسش در حالی که داره کار میکنه و میرقصه با آهنگ جوادی به صاحب جدید هتل که بسیارغ جدی و خشک هست برخورد میکنه و با چرخ سفارشات زیرش میگیره باید ببینیم که معین صاحب جدید هتل میتونه با زبون دراز جانا کنار بیاد یا دستور میده شبونه تو خواب خفش کنن…
خلاصه کتاب:
داستان زندگی زنی که عاشق شوهرشه ولی وقتی بچهی دومش رو باردار میشه ، شوهرش میگه من این بچه رو نمیخوام و اگه میخوای زندگی کنی باید بچه رو سقط کنی و زن قبول نمیکنه و ماجراهایی که این وسط پیش میاد...
خلاصه کتاب:
جان یه کاراگاه خصوصیه که کارش پیدا کردن چیزهای گمشده است اما نه بصورت عادی چون اون یه موهبت خاص داره که میتونه بوسیله اون هرچیزی رو پیدا کنه اما در پرونده جدیدش از اون میخوان به جایی برگرده که تازه ازش فرار کرده یعنی نیمه تاریک لندن و یا همون نایت ساید….
خلاصه کتاب:
– زود باشید ! زود باشید ! همینجوری بیکار اینجا واینستید ببینم تا ساعت چهار بعد از ظهر این حیاط و باغ پشتی باید آماده شده باشه. یالا بدویید ! صدای جیغ جیغ ها و دستور دادنای خاتون از یه طرف، نوری که از سه تا لایه پرده رد میشد و صاف میخورد توی چشمم هم از یه طرف. پوفی کردم و با حرص پتو رو کنار زدم. یه چشمم و باز کردم و اطرافم و یه دور سریع از نظر گذروندم و در همون حال دنبال گوشیم میگشتم. ساعت نزدیک ده بود …
خلاصه کتاب:
یلدا دخترچاق وافسرده ایِ که سال ها به خاطر چاقیش توسط همه مسخره شده و سال ها تنها زندگی کرده و در حسرت عشق بوده تنها ارزوش خلاصی از این وضعیتش اون برای رسیدن به ارزوهاش و مدل شدن با پیشنهاد رفیقش تصمیم میگیره اسلیو معده انجام بده که با مخالفت شدید پدرش مواجه میشه با اصرارهای مکرر یلدا پدرش شرطی جلوی پاش میذاره که یلدا مجبور به ازدواج سوری میشه. امیر صدرا نیک زاد یکی از بهترین جراح های اسلیومعده فردی که عشق براش هیچ مفهومی نداره به اجبار پدرش مجبور میشه ازدواج کنه تصمیم میگیره با یلدا سهرابی که یکی از بیماراشه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوک لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.