خلاصه کتاب:
دنیا چه سرنوشتی و برای آدما رقم می زنه آخر این داستان به کجا ختم می شه؟ چه کسی میمونه و چه کسی میره؟ نفس، آیا می تونه مرگ خواهرش و قبول کنه؟ می تونه بعد از مرگ شایلین دوباره همون نفس بشه؟ آرشاویر می تونه مرگ عشقشو قبول کنه؟ در ادامه ی داستان ارشاویر و نفس با چیزهای جدیدی روبرو می شیم شخصیت و اتفاقاتی که زندگیه همه رو متحول می کنه… در جلد اول (متخصصین شیطون و مهندسین مغرور) با شخصیت ها آشنا شدیم و داستان زندگیه هر کدومو فهمیدیم و حالا… در جلد دوم…
خلاصه کتاب:
“آیسان” من : مامان من چن بار بگم آخه… من خونه عمو رامسین نمی یام. مامان: دختر زشته عموت حالا به شب مارو برای شام دعوت کرده تو نیای. من: تو که میدونی من از حسام بدم می یاد. بگو فردا امتحان داشت نیومد. مامان: اون ک با تو کاری نداره همیشه تو دعوا رو باهاش شروع میکنی. من: واقعا ک… همه چیز افتاد تقصیر من. مامان: مگع دروغه… ما پایینیم زود آماده شو بیا پشت بند حرفش از اتاق بیرون رفت. هوففف کلافه ای کشیدم و به دیوار روبروم خیره شدم…
خلاصه کتاب:
زندگی همیشه همونجوری که فکرش رو می کنیم جلو نمیره…! گاهی تلخ، گاهی گس، گاهی زهر و گاهی شیرین… غزاله، دختر قصه ما بخاطر فرار از گذشته ی تلخش که همچون قهوه بسی تلخ است وارد بازی می شود که… تلخی زندگی از یاد میبرد! شاید سرنوشت و شاید بازی که، بازی آخر می شود. فاصله ی تلخی و شیرینی روزگار کوتاه ست! اگر چه روزگارت تلخ بود بدان که حکمتی دارد و پشت هر تلخی شیرینی ست.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوک لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.