خلاصه کتاب:
داستان درباره دختر پولداریه که فوق العاده مهربون و شیطونه... دختر توی بالکن اتاقش یه نفر رو میبینه که زندگی اشو تغییر میده و مشکلات زیادی براش به وجود میاره.
خلاصه کتاب:
کلاس در سکوت سنگینی فر رفته بود . تنها صدای قدمهای آقای بهرامی دبیر تاریخ سکوت را می شکست. گه گاهی بالای سر یکی از بچه ها می ایستاد و به پاسخ هایشان خیره می شد. خودکار در دهانم بود ودرآن را می جویدم و پشت سر هم آهسته تکرار می کردم: منگوقاآن پس از مسلمان شدن چه نامی اختیار کرد ؟
اه! چرا یادم نمی امد. اگر این بیست و پنج صدم را از دست بدهم بیست نمی شوم …
خلاصه کتاب:
تاب تاب عباسی... خدا منو نندازی...هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم، انگشتان کوچکم زنجیر زنگ زده تاب را میچسبد و پاهایم را روی زمین میفشرم. کشان کشان پاهایم را به عقب میبرم، سنگ ریزه های زیر کتونی هایم خش خش میکند. خوب که عقب میروم به ناگه خود را رها میکنم و تاب میخورم، هی تاب میخورم و...
خلاصه کتاب:
«فرهاد» برای تعطیلات دو هفته ای عازم ایران می شود ولی عمه و پدرش به او اجازه بازگشت به انگلیس را نمی دهند و همان طور که در خانواده آنها رسم است دختر عموی او «مهشید» را برای او نامزد کرده اند. فرهاد که پزشکی تحصیل کرده است و از مهشید بدش می آید تصمیم می گیرد زیر بار حرف زور نرود، اما ….
خلاصه کتاب:
دختری از تبار زیبایی و پاکی در گیر رسومات قدیمی خاندانشان شده و مجبور به ازدواج با فردی می شود که حتی در رویاهایش نیز جرئت ندارد او را وارد کند. پسری سرد خشک و خشن خیانت کردن مادر را به چشم دیده ایا او روانی سالم دارد؟ پاسخ الناز به این سوال یک نه بزرگ است و او مجبور به زندگی با مردی است که حتی به خواهر الناز نیز شک دارد. باید دید الناز تاب و توان حوا گونه خواهد داشت تا سیب سرخی در کام حسام شود و روح آلوده او را از شکاکی هایش برهاند؟…
خلاصه کتاب:
پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک! برای رسیدن به این نیکی ها خوب بودن خودت به تنهایی کافی نیست! خوب بودن دیگرانی که در کنارت هستن هم لازمه!پندارِ به فراموشی نیک بودن رسیده، ناخواسته به سمت شروع فصل جدیدی از زندگی قدم بر می داره! دقیقاً ناخواسته! بی هیچ میلی! بی هیچ تلاشی! بی هیچ انگیزه ای! بی هیچ علاقه ای!
خلاصه کتاب:
این رمان روایت زندگی دختری به اسم پگاست که همراه با شوهرش و دوتا دختر بچه اش زندگی می کنن و منتظر دوقلوهایی هستن که تو راه دارن. اما سرد شدن رفتار روز به روز همسر پگاه، مرتضی و بعد بی توجه ایی های اون، باعث ایجاد شک و دودلی پگاه در مورد خیانت همسرش میشه که با پسر عموش آکو آشنا میشه که…
خلاصه کتاب:
روایت زندگی عاشقانه پزشکی مشهور که با خیانت و شکست گره خورده… او در این داستان از سرگذشت خود و آشنایی با همسرش می گوید، زنی که از او عروسک سیلیکونی می سازد تا جای خالی اش را پر کند و اکنون در تیمارستان است...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوک لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.