خلاصه کتاب:
انوشیروان ارباب زاده ی عیاشی که مجبور میشه با خواهر زاده اش لیلا به روستا برود، بین راه ماشین خراب می شود و صدای شیهه چند اسب را می شنود، برمی گردد و می بیند که چند راهزن دنبال یک دخترند اما…
خلاصه کتاب:
پروا به تحریک دوستش میترا از خونه به امید زندگی بهتر تو دبی فرار می کنه، که با لنج های بوشهر قاچاقی بره، ولی اونجا تو لنج گرفتار یاسر و دست درازیش میشه ناجی پروا مردیه که پروا از ترسش صورتش رو مخفی میکنه که اونو نبینه ولی...
خلاصه کتاب:
می خوام از دختری بنویسم که زیر رگبار نفرت مردیه که گذشتشو این دختر دزدید. دختری که کلفت خونه ی مردی شد که تا دیروز جرات نداشت حتی تندی کنه... روزگار تلخ می چرخه اما هنوز یه چیزایی هست... چیزایی که قراره گرفتار کنه دختری رو که از زور کتک مردی سرد و مغرور لال شد... پانیذ ۱۷ ساله: دختری آروم که قراره شجاع بشه و بلاخره فریاد بکشه... رامبد ۲۷ ساله: خشن که به نظر میرسه دوست داشتنی نباشه اما اونم یه جا قراره دلش بلرزه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوک لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.