بوک لند
دانلود رمان جدید pdf و بدون سانسور
بوک لند
دانلود رمان نیلوفر آبی از زهرا

دانلود رمان نیلوفر آبی از زهرا pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان نیلوفر آبی از زهرا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

از آغوش یه هیولا به آغوش یه قاتل افتادم… قاتلی که فقط با خشونت آشناست وقتی آلوده به دست های یک قاتل بشی، فقط می خوای تو دستای اون و توسط اون لمس بشی، قاتل بی رحمی که جذابیت ازش منعکس بشه، زیبایی و قدرتش دهانت رو بدوزه و اون یا گردنت رو می شکنه یا تورو به نفس نفس می ندازه…

خلاصه رمان نیلوفر آبی

صدای شلیک گلوله و جسمی که مقابل زانوم، به زمین افتاد. تموم شد. به چشمای نیمه بازش که زندگی رو وداع می کرد، نگاهی انداختم و گفتم: -قانون بازی رو نباید دور می زدی.. اخطار رو گرفته بودی، هوم؟ خرخر کرد… سری تکون دادم و منتظر شدم تا نفس اخرش رو بکشه و با چشمای خودم شاهد مرگش باشم. کار باید بهترین شکل انجام می شد. این یه قانون بود. وقتی فرشته مرگ، جسمش رو به اغوشش کشید، ماموریتم تموم شد. دستم رو روی گردنش قرار دادم و بعد از اینکه چیزی حس نکردم لبخندی زدم و از جنازه خونینش دور شدم.

اشاره ای به دو مرد همراهم کردم تا جنازه اش رو به جایی که مشخص کرده بودیم ببرن. سمت ماشین رفتم و دستکشم رو از دستم بیرون کشیدم. به جنازه ای که روی زمین کشیده میشد، نگاه دوختم و شماره اش رو گرفتم. -بله؟ نفسی کشیدم و به خاکی که روی جنازه ریخته می شد خیره شدم. -عروسی تموم شد به رییس بگو خیالت راحت، عروس به دامادش رسید. لحظه ای سکوت و بعد: خسته نباشی… بهش خبر میدم و قطع کردم. چشمام می سوخت نیاز به خواب داشتم…سرم رو به پشتی تکیه دادم و چشمام رو بستم … “آرامش” کاردکس رو امضا

کردم و رو به دختر بچه شش ساله ای که با دقت به من نگاه می کرد لبخندی زدم و گفتم: خب مهدیه خانوم اگه امروزم قبول کنی و مهمون  ما باشی فردا صبح زود زود مرخص میشی… باشه عزیزم؟ مادرش لبخند محبت آمیزی زد و مهدیه با شک گفت: تو ام اینجا می مونی خاله؟ دستی به سرش کشیدم و گفتم: اره عزیزم. من شب میام پیشت خوبه؟ سرش رو تکون داد. خدافظی گرمی با مادرش کردم و به سمت استیشن رفتم. خسته نباشیدی به بچه ها گفتم و برای تعویض لباس، سمت رختکن حرکت کردم. تقه ای به در زدم و به آرومی در رو باز کردم …

دانلود رمان نیلوفر آبی از زهرا pdf رایگان بدون سانسور

خلاصه کتاب
از آغوش یه هیولا به آغوش یه قاتل افتادم… قاتلی که فقط با خشونت آشناست وقتی آلوده به دست های یک قاتل بشی، فقط می خوای تو دستای اون و توسط اون لمس بشی، قاتل بی رحمی که جذابیت ازش منعکس بشه، زیبایی و قدرتش دهانت رو بدوزه و اون یا گردنت رو می شکنه یا تورو به نفس نفس می ندازه…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    نیلوفر آبی
  • ژانر
    دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    زهرا
  • ویراستار
    زهرا
  • طراح کاور
    بوک لند
  • صفحات
    3681
  • منبع تایپ
    بوک لند
  • landadmin
موضوعات
دانلود رمان صیغه خان از ناشناس pdf دانلود رمان عشق سیاه از میم نون pdf دانلود رمان خوشه گندم از مریم پیروند pdf دانلود رمان تا بیکران از عادله حسینی pdf دانلود رمان سلفی دردسر س از سارا اعتماد (هاشمی) pdf دانلود رمان فردا بدون من از نیلوفر لاری pdf دانلود رمان رز خاکستری از فاطمه زهرا ربیعی pdf دانلود رمان شایع شده عاشق شده ام از اعظم فهیمی pdf دانلود رمان دختر نقاب دار از آمنه آبدار pdf دانلود رمان بی چهرگان الن از الن دادخواه pdf دانلود رمان من (man) از نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان کسی پشت سرم آب نریخت از نیلوفر لاری pdf دانلود رمان مهبد از آریا و Malihe2074 pdf دانلود رمان جاوید در من از هانیه وطن خواه pdf دانلود رمان بی زندگی از ی زندگی آیلین شقایق pdf دانلود رمان شهر پائیزی از مهین عبدی pdf دانلود رمان قناری خاموش از نگین صحراگرد pdf دانلود رمان لیلیان از مریم عباسقلی pdf دانلود رمان عهدشکن از مینا محمدی pdf دانلود رمان ترنج از ملیکا بیت pdf دانلود رمان پیوند ذهنی (جلد اول) از پرستو_س pdf دانلود رمان دره رویاهای سرگردان از مائده فلاح pdf دانلود رمان گاهی برای دیدن چشم ها را باید بست از افسانه نیک پور pdf دانلود رمان بینوایان از ویکتور هوگو pdf دانلود رمان مرز از Elnaz_Alis pdf
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
بوک لند
آمار سایت
  • 364 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بوک لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.