دانلود رمان سبب از غین با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
“سبب داستان زندگی دختری که بعد از ۶ ماه از فوت خواهرش سر و کله ی مردی پیدا می شه و ادعا می کنه خواهرزاده ی افرا، بچه ی اونه نه بچه شوهر خواهر افرا و…”
خلاصه رمان سبب
صبح ساعت ۱۰ تو کافه ای که قبلا پامو نذاشته بودم در حالی که برفین تو کالسکه اش خواب بود منتظر آقای پدر احتمالی بودم. خواستم خودمه محل زمانو مشخص کنم اما این بیزینسمن طبق گفته ی خودش برنامه کاری شلوغی داشت و منشیش تونست به زور این تایمو براش خالی کنه پس باید محلی نزدیک به محل کارش می بود تا سریعا برگرده. که من بیشتر فکر می کنم که برای اینکه پاشو تو محافل سطح پایین نذاره خواست خودش مکانو انتخاب کنه! بعد از گذشت ده دقیقه در کافه باز شد و جوون رشیدی همراه با یه مرد مسن تر پا توی کافه گذاشت. با ورودش همه کسانی که تو کافه نشسته
بودند از جاشون بلند شدند. اما من بی توجه منتظر آقای پدر احتمالی موندم. پسر جوون همراه با مردی که پشت سرش بود به سمت ما اومدن. – افرا خانم؟ -پس این خودش بود! حدسم به یقین بدل شد! با وجود کافه ای به این دنجی و های کلاسی و ارج و احترامی که داشت چرا باید اجازه می داد من محل قرارو مشخص کنم؟ سری تکون دادمو و اشاره زدم تا بشینه! مردی که کنارش بود دور شد و رفت پشت یک میز دیگه نشست. سرم را بالا گرفتم و به اون چشم دوختم. نگاهش به کالسکه و برفین بود. آقای پدر احتمالی! نمی خواین بشینین؟ به سختی نگاهش رو از برفین گرفت و به من داد.
– شرمنده خودمو معرفی نکردم نیهاد صحیح النسب هستم شما خانم افرا…؟ “نیهاد صحیح النسب” اسمی پر ابهت برای پسری با لباس های شیک و برند، احتمالا خیلی پولدار، کمی اصیل، همراه با لبخندای جذاب و از اون جایی که همه ی کارکنان و مشتری های کافه به احترامش از جا بلند شدند بسیار با نفوذ و دارای شخصیت اجتماعی بالا. اگر یک درصد فرانک از روی اراده ی خودش با این مرد به بردیا خیانت کرد، کاملا حق داشت. ولی من باید به اصل ماجرا پی می تا نشست جوابش رو دادم: -پناهی، افرا پناهی! حتی نمی دونست فامیلی فرانک چیه! واقعا این چه رابطه ای بود! دکمه کال رو زد تا گارسون بیاد…
